در ادامه پست قبلی، در این پست بیشتر به بحث اقتباس آثار در ایران می پردازیم. ما 3 نوع اقتباس داریم، که به طور خلاصه عبارتند از: 1) اقتباس لفظ به لفظ که در آن مولف تلاش می کند تمامی عناصر اثر اصلی را در اثر اقتباسی خود تکرار کند. 2) اقتباس وفادار که در آن روح و مفهوم اثر اول به اثر دوم منتقل می شود، به بیانی دیگر محتوی اثر اصلی به اثر اقتباسی منتقل می شود و اینگونه است که مولف اثر اقتباسی تلاش می کند نشانه های شخصیت خود را در اثرش تجلی بدهد و مولفه های اثر اصلی را هم در اثر اقتباسی خود حفظ کند. 3) اقتباس آزاد که در آن یک برداشت آزاد از ایده حاکم بر اثر اصلی صورت می گیرد. به بیانی دیگر، همه عناصر اثر اصلی می تواند با تغییرهای بنیادین در اثر اقتباس شده روبرو شود.
در ادامه در مورد مسائل حقوقی مورد بحث حول محور اقتباس شمرده خواهند شد:
1) تحلیل مرزهای استفاده مجاز و غیر مجاز: دو نظام باز و بسته بابت تفسیر استفاده های آزاد وجود دارند. در نظام باز قانونگذار تلاش کرده است که یک سری مولفه را بابت ارزیابی جواز یا عدم جواز مقرر کند و دادرسان وظیفه کشف حقیقت را دارند، اما در نظام بسته قانونگذار یک فهرست از موارد استفاده مجاز را مطرح نموده است. در ایران این نظام، موارد مشخص مانند نقل قول یا استفاده کتابخانه ای با ذکر شرایط اعمال هر مورد در قانون احصا شده است.
2) مسئله اصالت: اثری اصیل تلقی می شود که نشانی از شخصیت مولف خود را داشته باشد و درجه ای از خلاقیت و ابتکار در اثر مشاهده شود که این همان نشان اختصاصی هست که هویت مولف را هویدا می نماید. چالش آنجایی مطرح می باشد که در آثار جدید سادگی بسیار معیار متداولی می باشد و همین باعث می شود در این آثار اصالت سنتی به چالش کشیده شود. بعدی دیگری از اصالت و اقتباس بازآفرینی کامل آثار دیگری در قالبی جدید می باشد. می توان از یک پرونده مثال زد “یک عکاس متهم به نشر و عرضه غیرمجاز یک اثر نقاشی می شود. قضیه از این قرار بود که نقاش در زمینه نقاشی پرتره فعالیت می کرده و عکاس با بازسازی کامل پرتره های نقاش و اجرای آن روی صورت انسان اقدام به عکاسی از سوژه کرده و عکس ها را در شبکه های اجتماعی و نمایشگاه های مختلف در دسترس عموم قرار داده و جوایز متعددی را نیز دریافت می کند.” در این پرونده عکاس ایده و تجلی اثر دیگری را با قالب خود تعریف نموده است و اثر دیگری را از آن خود می نماید.
3) شباهت و احراز نقص: در این نوع شباهت عناصر غیرقابل حمایت مثل ایده ها و مولفه هایی که دوره حمایتی اشان تمام شده حذف می شوند و اگر در این موارد شباهتی هم باشد نقضی اتفاق نیوفتاده است. تشخیص نقض در آثار مختلف متفاوت است. در آثار ادبی، طرح – فضای کلی اثر – گفت و گو ها و شخصیت ها یا آثار دیداری رنگ ها – تصاویر و چینش صحنه مورد بررسی می باشد. به طور کلی مخاطب عادی به عنوان کسی که اثر برای او خلق شده است بهترین ارزیاب است اما در بعضی موارد مثل نرم افزارهای رایانه ای و آثار موسیقی به دلیل تخصصی بودن خواند کدهای نرم افزاری بهتر است از نظر کارشناسان استفاده شود.
4) اقتباس و حق معنوی: با توجه به ماده 18 قانون حقوق حمایت حقوق مولفان و مصنفان و هنرمندان، الزام ذکر نام پدید آورنده اثر اصلی در اثر اقتباسی هست اما بحث اصلی در اقتباس درباره حق معنوی دیگر یعنی حق حرمت اثر می باشد، چه اقتباس بستری را فراهم می کند که می تواند برای خلق اثر مستقل و جدید تعییرهایی را در اثر نخست ایجاد کند. به زبانی دیگر، تغییر و اصلاح عنصر اصلی اقتباس هستند، امری که می تواند با حقوق معنوی مولف مخصوصا حق حرمت اثر در تعارض باشد. نکته بسیار مهم این است که بر اساس ماده 4 قانون حمایت حقوق مولفان و مصنفان و هنرمندان حق معنوی غیرقابل انتقال می باشد و شرط اعمال تغییر به سود اقتباس کننده یک خطر جدی درباره ابطال این شرط به وجود می آورد اگر در یک قرارداد اعطای مجوز اقتباس یا انتقال حق اقتباس همچین معقوله ای گنجانده شود. می توان اینگونه گفت که حق مطلق حرمت که در ماده 19 قانون مذکور آمده است با کمترین تغییری در اثر امکان نقض حق بیشتر شده و عملا باعث ناتوانی بازار آثار اقتباسی می شود. در نهایت از اهمیت بالایی برخوردار می باشد که بابت امر اقتباس ماهیت اثر نخست نباید تغییر کند و روح اثر اول باید باقی باشد، به زبانی دیگری اقتباس کننده باید بیانی جدید با جوهره ای از اثر اصلی و نخست تهیه کند.